کد مطلب:25982
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
قرآن در مورد مرتاضها چه ميگويد؟ آيا ميشود يك انسان نيرويي در بدن خود داشته باشد كه بتواند كارهاي خارق العاده انجام دهد؟
مرتاض در معناي لغوي به معناي صاحب رياضت، رياضت كشنده، فرهيخته، ورزيدة آموخته، كسي كه براي تصفيه و تهذيب نفس رياضت كشد و تحمّل سختيها كند، مطيع، منقاد، رياضت ديده و غيره آمده است.(ر.ك: لغتنامة دهخدا، ج 12، چ اول، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 1373، ص 18197.)
در اصطلاح، مرتاض به كساني ميگويند كه در اثر يك رياضت خاصّي بر اعمالي قدرت پيدا ميكنند.
رياضت به معناي آنچه بين مرتاضان مرسوم است كه جسم را بيش از آن مقدار كه اسلام اجازه داده، اذيّت ميكنند، رياضت به معناي رهبانيّت و ترك دنيا مورد قبول قرآن نيست قرآن ميفرمايد: وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَـَهَا عَلَيْهِمْ إِلآابْتِغَآءَ رِضْوَ َنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا...(حديد،27)
پيامبر اسلام نيز فرمود: ليس في امّتي رهبانيّة; در امت من رهبانيت (ترك دنيا) نيست.(بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسي;، ج 67، بيروت، دارالحيأ التراث العربي، 1403'û، چاپ دوّم، ص 115.) در روايت ديگري فرمود: رهبانيّت امت من هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره است.(مجمع البيان، ج 9، ص 243 / الميزان، ج 19، ص ؟؟؟)
بنابراين انسان موجودي مختار بوده و در وجود او، تواناييها و استعدادهاي فراواني نهفته است و اصولاً وجود او داراي دو بعد جسماني و روحاني ميباشد، كه اگر جنبة جسماني و غرايز نفساني را سركوب نمايد و با استفاده از شيوههاي مختلف جنبة روحاني را تقويت كند، نيروهاي خارق العادهاي در وجود او به فعليت ميرسد، اعمال مرتاضها نيز بيشتر بر اثر رياضت كشيدن و سركوب كردن غرايز نفساني و جسماني حاصل ميشود و اين نيروهاي خارق العاده را هر كسي با رياضت كشيدن ميتواند كسب كند، ولي اين مسائل و شيوههاي رياضتكشي مورد تأييد اسلام نيست; بلكه رياضت از نظر منطق دين و عرفان اسلامي، پاسخگويي به حداقل نياز در حد مشروع است; مانند: روزه گرفتن، بيدار شدن براي اقامه نماز شب و...
تزكيه و پاكسازي نفس:
پاك كردن نفس از بديها و زشتيها و سير اليالله، مراحل و مراتب گوناگوني دارد; كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1. توبه حقيقي:
نخستين گام عملي براي پاك كردن نفس از زشتيها، توبه شمرده شده است. قرآن كريم ميفرمايد: يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوَّاْ إِلَي اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَيَ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّ ?‹َاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّـَتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الاْ ?َنْهَـَرُ; (تحريم، 8) اي كساني كه ايمان آوردهايد! به سوي خدا توبه كنيد; توبهاي خالص; اميد است (با اين كار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهايي از بهشت كه نهرها از زير درختانش جاري است، وارد كند.
از آيات و روايات روشن ميشود كه توبه، تنها گفتن استغفرالله نيست; بلكه افزون بر آن، بايد كوتاهيهايي كه در گذشته انجام داده و مفاسدي كه در روح و جان انسان پديد آمده و آثار سوئي كه گناه در جامعه گذارده (تا آنجا كه امكان دارد) اصلاح و جبران گردد و شستشوي كامل دل از زنگارهاي گناه حاصل شود تا توبه واقعي و حقيقي محقق شود; توبهاي كه صفحه قلب را از آلودگيها پاك كند و تيرگيها را مبدّل به روشنايي نمايد.
2. مشارطه (شرط كردن و عهد و پيمان بستن با نفس خويش):
مشارطه آن است كه انسان براي اطاعت فرمان الهي و پرهيز از گناه، با نفس خويش عهد و پيمان ببندد; به اين صورت كه همه روزه (بهترين وقت آن بعد از نماز صبح است) نفس خويش را مخاطب قرار دهد و به او يادآور شود كه من جز سرمايه گرانبهاي عمر كالايي ندارم كه اگر از دست برود، تمام هستيام از دست رفته است و با يادآوري برخي از آيات قرآن، مانند سورة شريفه والعصر إنّ الإنسـَن لفي خسر، به نفس خويش بگويد: با از دست رفتن اين سرمايه، من گرفتار خسران عظيم ميشوم; مگر اينكه كالايي گرانبهاتر از آن، يعني ايمان و عمل صالح و... به دست آورم: إلاّ الذين ءامنوا و عملوا الصـَلحـَت... و با تذكرات ديگر، با نفس خود شرط نمايد كه فرمانهاي الهي را انجام دهد و هيچ گناهي از او سر نزند و در اينباره از خداوند متعال همواره درخواست كمك نمايد.
3. مراقبه (نظارت و مواظبت و زير نظر گرفتن نفس):
مراقبه آن است كه انسان بعد از مشارطه با نفس مراقب پاكي نفس خويش باشد; چرا كه اگر غفلت كند، ممكن است تمام شرط و پيمانها به هم بريزد.
البته پيش از آن كه انسان، مراقب اعمال نفس خويش باشد، فرشتگان الهي و خداوند متعال مراقب اعمال انسان هستند: إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا (نسأ، 1); مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلآلَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (ق، 18); بنابراين، انسان بايد به طور مداوم، مراقب نفس خويش باشد تا عهد و پيمان شكسته نشود و درست همانند طلبكاري كه از همپيمانانش مطالبة پرداخت ديون ميكند، از نفس خويش، مطالبة وفاي به اين عهد الهي نمايد.
4. محاسبه:
انسان بعد از مشارطه و مراقبه بايد در پايان هر سال يا هر ماه و هفته و يا در پايان هر روز به محاسبه كارهاي خويش بپردازد و عملكرد خود را در زمينه خوبيها و بديها، اطاعت، نافرماني، خداپرستي و هواپرستي و دنياپرستي دقيقاً محاسبه كند تا در نتيجه، از عيب و نقصها و كاستيهاي خود آگاه شود و آنها را اصلاح كند و در صدد رشد و تعالي خود برآيد.
پيامبراكرمميفرمايد: به حساب خويش برسيد، پيش از آنكه به حساب شما رسيدگي نمايند و اعمال خويش را بسنجيد، قبل از آنكه اعمال شما را بسنجند (و ارزش خود را تعيين كنيد، پيش از آنكه ارزش شما را تعيين نمايند) و آماده شويد براي عرضة بزرگ (روز قيامت).(ر.ك: بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 67، ص 46، داراحيأالتراث العربي و مؤسسة التاريخ العربي / اخلاق در قرآن، آيتالله مكارم شيرازي، ج 1، ص 5، 25، مدرسةالامام اميرالمؤمنين.)
امور ديگري كه انسان را در رسيدن به نفس پاك و اهداف والاي انساني كمك ميكند، عبارتند از:
تحصيل علم و آگاهي و تقويت شناخت و معرفت، اخلاص در عمل، مداومت بر ياد خدا و برخي دعاها و زيارات، پاك بودن محيط، دوستان خوب، تغذيه حلال و سالم و مناسب، داشتن مربي و راهنمايي كه از صلاحيت علمي، ديني و اخلاقي خوب برخوردار باشد و... .(ر.ك: همان، ص 121 ـ 364 / اخلاق در قرآن، استاد مصباح يزدي، تحقيق و نگارش: محمدحسين اسكندري، ج 1، ص 163 ـ 192، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني; / مراحل اخلاق در قرآن، آيتالله جوادي آملي، ص 153 ـ 219، مركز نشر اسرأ.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.